اوه اوه چه غوغایی شده اینجا اینو الف گفت و رفت نشست روی اولین صندلی ردیف دوم از انتها و دستش رو گذاشت رو صندلی کناری و برای من جا گرفت، من هاج و واج داشتم جمعیت رو نگاه می‌کردم که یک نفر از پشت هلم داد و چون پام روی لبه پله ورودی بود سکندری خوردم و تو همون حال دست انداختم که چیزی رو بگیرم و از  شانس بدم دستم گرفت به دامن خانم سانتی مانتال جلویی و دامن کاملا از پاش افتاد، خانم سانتی مانتال جلویی جیغ کشید و مرد کناریش داد زد الاغ چه غلطی میکنی؟ صداشون تو همهمه جمعیت گم شد و مرد با زبردستی دامن خانم سانتی مانتال جلویی رو بالا کشید، یک نفر دست منو گرفت و بلند کرد و زیر گوشم گفت نمیشد شم با دامنش بکنی؟ بلند شدم و به مرد کناری خانم سانتی مانتال جلویی گفتم داداش شرمنده یه بی نامو که خانم سانتی مانتال جلویی زد تو گوش مرد کناری و گفت مردک هیز کی به تو گفت دست کثیفتو بمالی به پاهای من؟ من هاج و واج داشتم مرد کناری و خانم سانتی مانتال جلویی رو نگاه می‌کردم که دامن خانم سانتی مانتال جل
آخرین مطالب
آخرین جستجو ها